سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفتوگوهای کوتاهی با محمدرضا شجریان و مجید درخشانی

هفته‌نامه‌ی «همشهری جوان» در شماره‌ی 242خود، گفت‌وگوهای کوتاهی با محمدرضا شجریان و مجید درخشانی انجام داده و پرسش‌هایی را پیرامون گروه شهناز با این دو هنرمند در میان گذاشته است.

handle
محمدرضا شجریان/ عکس: فرهنگ و آهنگ
مجید درخشانی/ عکس: وب‌سایت دل‌آواز

اشتباه نکنید! هنوز هم شجریان از آن چهره‌های غیرقابل دسترس برای خبرنگاران است. این چند سؤال و جوابی هم که می‌بینید، حاصل چند دقیقه‌ای است که مابین تمرین، شجریان را تنها گیر آوردیم و شروع کردیم به گپ زدن. البته شجریان هم با روی خیلی خوش استقبال کرد و دست رد به سینه‌ی ما نزد.

- استاد نظرتان در مورد کار گروه شهناز چیست؟ از عملکرد بچه‌ها راضی هستید؟

بله، البته. کار بچه‌ها در این چند وقت بسیار خوب بوده و روز به روز هم بهتر شده. من بچه‌های گروه را خیلی دوست دارم. همه‌شان مثل بچه‌های خودم هستند و واقعاً آنها را به اندازه‌ی بچه‌هایم دوست دارم. فضای همدلی خیلی خوبی بین اعضای گروه هست و این باعث می‌شود کار آن خمیرمایه و معنویت خودش را داشته باشد. فکر می‌کنم تشکیل چنین گروهی جرأتی می‌خواست که هیچ‌کس جز من آن را نداشت. بچه‌ها هم خیلی خوب کار کردند و جواب این اعتماد را دادند.

- شما با این ایده گروه شهناز را تشکیل دادید که جوان‌های بااستعداد را جمع کنید و آنها را معرفی کنید؛ اما فقط تعداد محدودی در گروه شهناز می‌توانند فعالیت کنند. برای جمع کردن بقیه‌ی جوان‌های با علاقه و استعداد کاری کرده‌اید؟

بله، آقای درخشانی گروهی به‌نام «خورشید» دارند که در آن خیلی از جوان‌های بااستعداد را جمع کرده‌اند. من هم قصد دارم با کمک ایشان یک گروه بزرگ از سازهای ایرانی را در کنار هم جمع کنم و ارکستر بزرگی تشکیل دهیم. حتی مشغول ساخت و طراحی سازهایی هستم که در ارکستر نیاز داریم و بین سازهای ایرانی وجود ندارند. تنها مشکل‌مان در قسمت سازهای بادی است. چون ساز بادی خوبی که به درد ارکستر بخورد، فقط نی است و ساز دیگری نداریم.

- پس هنوز کار روی سازهای جدید را دنبال می‌کنید؟

بله، هم نواقص و مشکلات سازهای قبلی‌ را که ساخته شده‌اند، برطرف می‌کنم و هم درگیر ساخت سازهای جدید هستم. جدیدترین سازی که کار ساخت آن تقریباً تمام شده و تا چند وقت دیگر آن را وارد گروه می‌کنم، «شهبانگ» نام دارد که از خانواده‌ی سازهای زهی است. اضافه شدن این ساز به گروه رنگ‌آمیزی سازها را خیلی بهتر می‌کند.

×××

مجید درخشانی از قدیمی‌های موسیقی سنتی است و سرپرست گروه جدید شجریان. او از شکل‌گیری این گروه می‌گوید...

- اصلاً ایده‌ی تشکیل گروه شهناز از کجا آمد؟

من از مدت‌ها قبل، پیش از اینکه بیایم ایران در فکر یک ارکستر بزرگ از سازهای ایرانی بودم تا اینکه آقای شجریان به من پیشنهاد داد که چنین گروهی را تشکیل بدهیم؛ چون خودم هم به این کار خیلی علاقه داشتم، خیلی جدی پی آن را گرفتم و شروع کردم به انتخاب اعضای گروه.

- افراد گروه را چه‌طور انتخاب کردید؟

قبلاً من گروه مشابهی تشکیل داده بودم به‌نام گروه خورشید که جوان‌های فوق‌العاده بااستعدادی در آن جمع شده بودند. خیلی از بچه‌ها را با توجه به شناختی که از آنها داشتم از همان گروه انتخاب کردم و باقی را هم با توجه به سابقه‌ای که از آنها داشتیم دعوت کردیم و از آنها تست گرفتیم. چندتای دیگر هم با معرفی استادان دیگر یا به‌واسطه‌ی نیازی که داشتیم مخصوصاً برای سازهای جدیدی که آقای شجریان ساخته‌اند به گروه دعوت کردیم.

- ارزیابی خودتان از فعالیت دوساله‌ی گروه چیست؟

خب فعالیت گروه دو قسمت دارد؛ در بخش گروه‌نوازی فوق‌العاده قوی هستیم. بچه‌ها بسیار خوب کار می‌کنند. آن‌قدر در این بخش قوی هستند که حتی یک آهنگ با یک بار تمرین آماده‌ی اجرا و ضبط می‌شود. اما در بخش تکنوازی و جواب آواز کمی ضعیف‌تر هستیم. آن هم به‌نظرم به خاطر این است که این جوان‌ها قرار است جواب آواز استادی مثل شجریان را بدهند و این سطح توقع شنونده را بالا می‌برد. خیلی طبیعی است که ما نتوانیم جواب آواز استاد شجریان را بدهیم. حتی من هم که خیلی تجربه‌ام بیشتر است، تجربه‌ی کافی در این زمینه ندارم؛ چه برسد به این جوان‌ها که تجربه‌شان در این زمینه خیلی کم است. البته استاد برای چندتا از بچه‌های گروه یک‌سری جلسات گذاشتند که توانایی آنها را در زمینه‌ی جواب آواز بالا ببرند که اتفاقاً خیلی هم تأثیر داشته است.

- گروه شهناز خواننده‌محور است؟ یعنی قرار است فقط با استاد شجریان کار کنید یا کار با خواننده‌های دیگر را هم مدنظر دارید؟

گروه شهناز که با محوریت استاد شجریان شکل گرفت و در اصل ایشان پایه‌گذار آن بوده است. فکر نمی‌کنم که در آینده هم قرار باشد با خواننده‌ی دیگری کار کنیم. در واقع اگر استاد شجریان نباشد، دیگر گروه شهناز هم وجود نخواهد داشت.

×××

گفت‌وگو: علی‌اصغر رضوی
تایپ و بازنشر: شجریانی‌ها


زندگی شخصی استاد شجریان

محمدرضا شجریان در سال 1340، در سن 21سالگی و زمانی که معلم بود با خانم فرخنده گل‌افشان که وی نیز معلم دبستان بود آشنا شد و آنها در شهر قوچان پای سفره عقد نشستند. یک سال بعد یعنی در 29مرداد 1341آنها جشن عروسی خود را در مشهد گرفتند و زندگی مشترک را آغاز کردند که حاصل آن سه دختر بود: راحله، افسانه (همسر سابق پرویز مشکاتیان) و مژگان (همسر محمدعلی رفیعی که نام او در اکثر کاست‌های شجریان به چشم می‌خورد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد گرافیک می‌باشد و به همراه همسرش که مهندس است به کارهای طراحی کامپیوتری کاست‌های پدر می‌پردازد)، و یک پسر (همایون). شجریان در سال 1371 از این بانو جدا شد و یک سال بعد با خانم کتایون خوانساری ازدواج کرد. نتیجه این ازدواج، رایان پسر دوم محمدرضا شجریان است که در ونکوور به‌دنیا آمد.


زندگینامه استاد محمدرضا شجریان

محمدرضا شجریان، اول مهر 1319در مشهد زاده شد. خواندن را از کودکی با همان لحن کودکانه آغاز کرد. از کودکی با توجه به استعداد و صدای خوبش تحت تعلیم پدر که خود قاری قرآن بود مشغول به پرورش صدای خویش شد و در سال 1331، برای نخستین بار، صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش می‌شود.

وی در سال 1338 به دانشسرای مقدماتی در مشهد رفت و از همان سال برای نخستین بار با یک معلم موسیقی آشنا شد

وی پس از دریافت دیپلم دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش در آمد و به تدریس مشغول شد و در این زمان با سنتور آشنا شد. در سال 1337 به رادیو خراسان رفت و در رشته آواز مشغول فعالیت شد. سپس برای اجرای برنامه‌های گلها به تهران نزد استاد داوود پیرنیا دعوت شد و در بیش از یکصد برنامه گلها و برگ سبز شرکت کرد. شجریان در سال 1340 ازدواج کرد که حاصل آن سه دختر و یک پسر (همایون) بود.او در سال 1346 به تهران رفت و با احمد عبادی آشنا شد و از سال 1346 در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت نمود. همچنین برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوشنویسان نزد استاد ابراهیم بوذری رفت. او از سال 1347 خوشنویسی را نزد استاد حسن میرخانی ادامه داد. وی در سال 1349، درجه ممتاز را در خوشنویسی بدست آورد

شجریان تا سال 1350با نام مستعار سیاوش بیدکانی با رادیو همکاری می‌کرد، ولی بعد از آن از نام خود استفاده کرد. در 1350 با فرامرز پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیف‌های آوازی را نزد وی دنبال کرد. در سال 1351 در برنامه گلها با استاد نورعلی خان برومند آشنا شد و به آموختن شیوه آوازی طاهرزاده نزد او پرداخت. از سال 1352 نزد عبدالله دوامی کلیه ردیف‌های موسیقی و شیوه‌های تصنیف‌خوانی را فرا گرفت. در همین سال به همراه گروهی از هنرمندان چون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگ‌فر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و داوود گنجه‌ای، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به سرپرستی استاد داریوش صفوت بنا نهاد.

وی شیوه‌های آوازی اقبال السلطان، تاج اصفهانی، میرزا ظلی، ادیب خوانساری، قوامی و بنان را روی صفحات و نوارها به دقت دنبال کرد. از سال 1354، تدریس هنرجویان را در رشته آواز در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال 1358 با تعطیلی این رشته کار تدریس خود را پایان داد. در سال 1355 به همراه هوشنگ ابتهاج و برخی هنرمندان دیگر از رادیو کناره‌گیری کرد.شجریان در سال 1356 شرکت دل‌آواز را بنیان‌گذاری کرد. همچنین در سال 1357 در مسابقه تلاوت قرآن کشوری رتبه اول را به دست آورد.

در 1357 چندین سرود میهنی اجرا کرد و همکاری خود را با سازمان‌های دولتی ادامه نداد و در خانه به تحقیق و تدوین ردیف‌های آوازی پرداخته و به آموزش شاگردان قدیمی‌اش همت گماشت. در فاصله سال‌های دهه? شصت، شجریان همکاری گسترده‌ای را با پرویز مشکاتیان آغاز کرد که حاصل آن آلبوم‌هایی چون ماهور، بیداد همایون، آستان جانان، نوا و دستان بود. در این سال‌ها به همراه گروه عارف کنسرت‌هایی را در خارج از ایران اجرا کرد.

پس از سال 1368به همراه داریوش پیرنیاکان و جمشید عندلیبی به اجرای کنسرت در آمریکا و اروپا پرداخت. این گروه در سال بعد، کنسرت‌هایی را برای جمع‌آوری کمک مردم دنیا به زلزله‌زدگان رودبار انجام داد. آلبوم‌های دل مجنون، سرو چمان، یاد ایام و آسمان عشق با همکاری گروه آوا و نیز دلشدگان با آهنگسازی حسین علیزاده در این سال‌ها منتشر شدند. در سال 1374، شجریان کنسرت‌هایی در شهرهای اصفهان، شیراز، ساری، کرمان و سنندج برگزار کرد و در همین سال، آلبوم چشمه نوش را با محمدرضا لطفی و مدتی بعد، در خیال را با همکاری مجید درخشانی منتشر کرد. وی در سال 1377، آلبوم شب، سکوت، کویر را با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر کرد.

شجریان در سال 1378پیکاسو را از طرف سازمان یونسکو دریافت کرد.از سال 1379حسین علیزاده، کیهان کلهر و پسرش همایون به اجرای کنسرت پرداخت که حاصل آن، آلبوم‌های زمستان است، بی تو به سر نمی‌شود، فریاد، ساز خاموش و سرود مهر بود. در سال 1382، به همراه همین گروه برای کمک به زلزله‌زدگان بم کنسرتی در تهران با نام هم‌نوا با بم اجرا کرد.

از سال 1386، شجریان به همکاری با گروه آوا پرداخت و کنسرت‌هایی در تهران، اصفهان، اروپا، آمریکا و کانادا اجرا کرد. در همین سال و در مراسم درگذشت مادرش، پس از 30سال، دعای ربنا را دوباره خواند.شجریان اکنون به همراه پسرش همایون شجریان به ترویج و اشاعه موسیقی اصیل و سنتی ایرانی می‌پردازد. پس از برگزاری کنسرت شجریان در ونکوور کانادا، گلوب اند میل، شجریان را افسانه موسیقی شرق معرفی کرد.